ققنوس غزه
کنیز ولایی یوسف زهرا(عج) | سه شنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۳، ۰۳:۵۰ ق.ظ
...
آنهــا نخواستـند؛
و نـــمی تـوانستنـد،
که تـــو را بسـوزانـنـد.
...
تـو خـودت خـواستـی،
خـاکستـــرت،
بیـدار کنـد دوبـاره،
مـا درخـواب رفتـگان را؛
...
ققنوس شدی بـرای غـزه!
خـاکســترت، آتشی بـه پـا کـرده است!
محمـّـد أبـوخـضیــر!
...کاش بیـــــدار شویم ، تـا دیـر نشــده!!!
...
اعترافــــــــــــــــــــــ می کنم
دلم برای جمعه هایت
برای ندبه هایت
برای هر آنجه که عطر تو را دارد
اصلا برای خودِ خودت تنــــــــــــــــــــــــــــــــــگ شدست
حالا جرا این لحظه ، بی مقدمه ، سرزده می نویسم برایت ، خدا داند...
حالِ من خوب است... خوبِ خوب
آسمان اینجا گرفته است، دل من نیز.....
می خواهد ببارد وَ دلم....
نمی آیی دورتان بگردم، حضرت موعود؟!
جندیست برای خودم می ترسم
از اینکه که دارد فارغ از یاد تو عمر می گذراند
وَ برای روزهایم که انتظار آمدنت دارد کم رنگ می شود...
وَ برای لحظه هایم که دردِ نبودنت حس نمی شود...
وَ برای حالِ دلم ------- بی تو....
مهربانم! عزیزترین بابایِ دنیا و جهانم!
همسفرِِ بهشتیم را همنام خودت به زندگیم راه دادی
و به لطف خدا،سخت ترین انتخاب زندگیم را قشنگترین هارقم زدی
و چه بسا رنـــگــیـن کـمــانـش کردی
هزار هزار ممنون
می خواستم به تشکر از مهربانیت بیشتر از پیش یادت کنم
ولیییییییی....
بی وفاییم را ببخش...
بی وفاییم را ببخش که در خوشی های زندگی ، خبرت را نمی گیرم
ببخش و باز به رویم نیاور....
همین شرمندگی مرا بس است....
+سلام یک صلوات تو پست اولم میفرستی؟[لبخند][گل]......