إرحم من رأس ماله الرجاء
مزه ی عشق، به این خوف و رجاهاست رفیق
- ۲ نظر
- ۱۹ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۲:۳۳
مزه ی عشق، به این خوف و رجاهاست رفیق
یکی از افسران پلیس عراق که نامش فاش نشده است، در مقابل یک پیرزن که برای شرکت در انتخابات پارلمانی عازم یکی از شعب رأیگیری بود کار بسیار زیبایی انجام داد.
خودروی پلیس عراق ایستاد تا پیرزن را به حوزه رأیگیری برساند اما وقتی که افسر پلیس متوجه شد این پیرزن نمیتواند سوار خودرو که ارتفاع نسبتا زیادی از سطح زمین داشت؛ شود بر روی زمین دراز کشید تا آن پیرزن با رفتن روی کمرش سوار خودرو شود.
منبع: خبرگزاری اهل بیت(ع)
حضرت سلیمان (علیه السلام) گنجشکى را دید که به ماده خود مى گوید:
- چرا از من اطاعت نمى کنى و خواسته هایم را به جا نمى آورى؟ اگر بخواهى تمام قبه و بارگاه سلیمان را با منقارم به دریا بیندازم توان آن را دارم!
سلیمان از گفتار گنجشک خندید و آنها را به نزد خود خواست و پرسید:
چگونه مى توانى چنین کارى بزرگى را انجام دهى؟
گنجشک پاسخ داد:
- نمى توانم اى رسول خدا! ولى مرد گاهى مى خواهد در مقابل همسرش به خود ببالد و خویشتن را بزرگ و قدرتمند نشان بدهد از این گونه حرفها مى زند. گذشته از اینها عاشق را در گفتار و رفتارش نباید ملامت کرد.
سلیمان از گنجشک ماده پرسید:
- چرا از همسرت اطاعت نمى کنى در صورتى که او تو را دوست مى دارد؟
گنجشک ماده پاسخ داد:
- یا رسول الله! او در محبت من راستگو نیست زیرا که غیر از من به دیگرى نیز مهر و محبت مى ورزد.
سخن گنجشک چنان در سلیمان اثر بخشید که به گریه افتاد و سخت گریست. آن گاه چهل روز از مردم کناره گیرى نمود و پیوسته از خداوند مى خواست علاقه دیگران را از قلب او خارج نموده و محبتش را در دل او خالص گرداند.[1]
پی نوشت :
1.بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 14، ص95.
خداوند با بندگانش عقد اخوت نبسته است...
ربا جنگ با خداست و سرانجام این جنگ نابودی است!
تذکر نوشتـــ »»
در آیه 279 سوره بقره آمده: «فَإِن لَّمْ تَفْعَلُواْ فَأْذَنُواْ بِحَرْبٍ مِّنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ وَإِن تُبْتُمْ فَلَکُمْ رُؤُوسُ أَمْوَالِکُمْ لاَ تَظْلِمُونَ وَلاَ تُظْلَمُونَ» و اگر (چنین) نکردید، بدانید به جنگ با خدا و فرستاده وى، برخاستهاید؛ و اگر توبه کنید، سرمایههاى شما از خودتان است. نه ستم مىکنید و نه ستم مىبینید. همه این آیات دال بر حرمت ربا دارد.
مراقب باشید همسنگران عزیز.
جریمه ای که بابت دیرکرد وام به بانک می دهید، رباست...
ربا، جنگ با خداست...
به امور بانکی خود دقت کنید!
نتیجه اش همان اختلاس 3 هزار میلیاردی می شود!
جیب بقیه رو پرپول نکنید که بخاطر سنگینی اش در کانادا اتراق کنند!
بد نیست نظر مراجع رو هم بدونید:
آیت الله العظمی خامنه ای
اخذ دیرکرد وام ها توسط بانک ها جایز نیست و حرام می باشد ولی وام
گیرنده به سبب اینکه مجبور است این کار را انجام دهد تکلیفی ندارد.
حضرت آیت الله العظمی مظاهری
ایشان در باب اخذ دیرکرد وام ها توسط بانکها می فرمایند: اخذ دیرکرد
وام ها جایز نیست و وام گیرنده اگر مجبور است که این کار را انجام دهد پرداخت آن برایش
جایز است.
حضرت آیت الله سیستانی
ایشان نیز اخذ دیرکرد وام ها را جایز نمی دانند ولی در مورد وظیفه وام
گیرنده می فرمایند: به دلیل اینکه این یک قانون می باشد وظیفه ای بر گردن وام
گیرنده نمی باشد.
آیت الله مکارم شیرازی
اخذ دیرکرد وام ها در
حد 2الی 3 درصد برای تأمین هزینه های جاری
بانک، مثل: قبض آب، برق و ... اشکالی
ندارد ولی بیش از این درصد جایز نیست، ایشان در توصیه ای به وام گیرندگان می
فرمایند: اگر نیاز مبرم به وام دارید و زندگی بدون گرفتن وام برایتان مشکل است
گرفتن آن مشکلی ندارد اما اگر برای تجهیز تشریفات زندگی می باشد گرفتن این وام جای
اشکال دارد.
آیت الله نوری همدانی
اخذ دیرکرد بازپرداخت وام در بانک ها حرام و ربا می باشد.
حجت الاسلام داستانپور در یکی از سخنرانی هایش، ماجرای عبرت انگیزی از برخورد شهید چمران با یکی از گنده لات های مشهد بیان می کند.
هم سگ خرید و فروش می کرد، هم دعواهاش حسابی سگی بود!!
یه روز داشت می رفت سمت کوهسنگی، برای دعوا(!) و غذا خوردن؛ که دید یه ماشین با آرم ”ستاد جنگهای نامنظم“ داره تعقیبش می کنه.
شهید چمران از ماشین پیاده شد و دست اونو گرفت و گفت: ”فکر کردی خیلی مردی؟!“
رضا گفت:بروبچه ها که اینجور میگن.....!!!
چمران بهش گفت: اگه مردی بیا بریم جبهه!!
به غیرتش بر خورد، راضی شد و راه افتاد سمت جبهه......!
مدتی بعد....
شهید چمران تو اتاق نشسته بود که یه دفعه دید داره صدای دعوا میاد....!
چند لحظه بعد با دستبند، رضا رو آوردن تو اتاق و انداختنش رو زمین و گفتن: ”این کیه آوردی جبهه؟!“
رضا شروع کرد به فحش دادن. (فحشای رکیک!) اما چمران مشغول نوشتن بود!
وقتی دید چمران توجه نمی کنه، یه دفعه سرش داد زد:
”آهای کچل با تو ام.....! “
یکدفعه شهید چمران با مهربانی سرش رو بالا آورد و گفت: ”بله عزیزم! چی شده عزیزم؟ چیه آقا رضا؟ چه اتفاقی افتاده؟“
رضا گفت: داشتم می رفتم بیرون که سیگار بخرم، ولی با دژبان دعوام شد!!!!
چمران: ”آقا رضا چی میکشی؟!!... برید براش بخرید و بیارید...!“
چمران و آقا رضا تنها تو سنگر...
رضا به چمران گفت: میشه یه دو تا فحش بهم بدی؟! کِشیده ای، چیزی؟!!
شهید چمران: چرا؟!
رضا: من یه عمر به هرکی بدی کردم، بهم بدی کرده....!
تا حالا نشده بود به کسی فحش بدم و اینطور برخورد کنه.....
شهید چمران: اشتباه فکر می کنی.....! یکی اون بالاست که هر چی بهش بدی می کنم، نه تنها بدی نمی کنه، بلکه با خوبی بهم جواب میده!
هِی آبرو بهم میده...
تو هم یکیو داشتی که هِی بهش بدی می کردی ولی اون بهت خوبی می کرده.....!
منم با خودم گفتم بذار یه بار یکی بهم فحش بده و منم بهش بگم بله عزیزم.....! تا یه کمی منم مثل اون (خدا) بشم …!
رضا جا خورد!....
... رفت و تو سنگر نشست.
آدمی که مغرور بود و زیر بار کسی نمی رفت، زار زار گریه می کرد!
تو گریه هاش می گفت: یعنی یکی بوده که هر چی بدی کردم بهم خوبی کرده؟؟؟؟
اذان شد.
رضا اولین نماز عمرش بود...رفت وضو گرفت.
... سر نماز، موقع قنوت صدای گریش بلند شد!!!!
وسط نماز، صدای سوت خمپاره اومد؛ پشت سر صدای خمپاره هم یه صدای دیگه از سنگر اومد.....
رضا رو، خدا واسه خودش جدا کرد...!!!
فقط چند لحظه بعد از توبه کردنش...یه توبه و نماز واقعی...
حسرت نوشتـــ :...مـا هنــوز اندر خمــــ یکــ کوچــــــه ایم!!!
فتواهای شیخ ابوعکرمه در باب آداب زدن همسر!!!
1- بر زن واجب است که وسایل کتک زدن مثل عصا، چوب خیزران و... را برای شوهرش آماده کند تا وقتی که شوهرش به خانه آمد و خواست او را کتک بزند تا در پیدا رکدن این وسایل به سختی نیفتد!!!
2 - بر مرد مستحب است که در اول صبح و قبل از رفتن به محل کار، همسرش را کتک بزند؛ زیرا در این کار دو فایده وجود دارد؛ ادب کردن زوجه و ورزش صبحگاهی برای مرد!!!
خالق من !
مرا وسیله ای در دستانت قرار بده
تا حامل عشق و شادمانی برای دیگران باشم
و هرگاه به آنها خدمتی کردم فراموش نکنم
که این دستان توست که به یاریشان
شتافته …
قاصدک هم که باشی
برای پرواز
به باد نیاز داری
مهم نیست چقدر سبک بال باشی
برای پریدن و آسمانی شدن
یک چیز لازم است
رهایی از دنیا…