دریچـ ـهـ انتـ ــظار

مطالب روز سیاسی، فرهنگی، مذهبی و هنری

دریچـ ـهـ انتـ ــظار

مطالب روز سیاسی، فرهنگی، مذهبی و هنری

دریچـ ـهـ انتـ ــظار

در طبیعتــــــ رازی نهفته استــــــ؛
راز شکوفاییـــــــ،
بهاری دیگــــــــر،
راز سبز انتظــــــار...
شاعر: امین کوهـــــرو(نیما.آ)
____________________________
چشمها را بر دریچه ی انتظار پلک نمی زنم.
اشکها در بستر گونه ها سرود دلتنگی سر می دهند.
آن سوی وسعت بارانی دل آفتاب یاد تو جاریست.
ساحل ماسه ای دستانم هنوز از عشق تو نمناک است.
نیلوفران خیس از شرم نگاه شعر شادی زمزمه می کنند.
نبض زمان نفس نفس میزند از حسرت دیدارت .
آغوش سرد دشت روزهاست گرمی عشق تو را منتظر است.
بیا که غروب دیگر از غربتش به تنگ آمده است.
بیا دیگر…
اللهم عجل لولیک الفرج...
___________________________
ای رزمنده ای که در فضای سایبری می جنگی؛
برای فشردن کلید های کامپیوتر، وضو بگیر
و با نیت قربة الی الله قلم بزن
بدانکه تو مصداق «و ما رمیت اذ رمیت...» هستی
تو در شب های تاریک جبهه سایبری،
از میدان مین گناه عبور میکنی...
مراقب باش!
به اهل بیت و شهدا تمسک کن!
بصیرتت را بالا ببر که ترکش نخوری!
رابطه خودت را با خدا زیاد کن...
با اهل بیت یکی شو...
و در این راه گوش بفرمان ایشان و مخصوصا رهبرت باش...
وقتی با وضـو پشت کیبورد بنشینی، و بسم الله بگویی
دستانت دیگر در اختیـار خودت نیست ...
می شود وسیله ای برای نوشتن حرف حقی که باید گفته شود
دیگر از گناه فاصله میگیری ، بوی نامحرم را نمیشنوی !
این وضو قدرتی به قلمت می دهد که قلب را سوراخ کند
و به عمقش برود و به دل برسد
جایی که فقط با حرف حق است که می لرزد ...
چهار ستون دل که لرزید ، حرف حق کارش را کرده ...
حالا دیگر نوبتِ دل است که وضو بگیرد ...
بسم الله بگوید و پشت کیبورد بنشیند
و دوباره مُوس را تکان دهد...

پیام های کوتاه
پیوندها
آخرین نظرات

۲۶ مطلب در آذر ۱۳۹۴ ثبت شده است

ایشالا بترکی!

افسر ولایی مهدی(عج) | چهارشنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۴، ۱۱:۱۹ ب.ظ

افسران - عربستان علیه "تروریسم؟؟؟!!!! ! "
توجه شما را به یک خبر شاد جلب می کنم:
ولیعهد عربستان سعودی از تشکیل «ائتلاف اسلامی برای مبارزه با تروریسم» خبر داد.
اگر قرار به خندیدن باشد، می شود تا فردا صبح به همین خبر خندید.
اما از آن جایی که برای جلب کردن توجه دیگران به من پول نمی دهند، به پیش بینی اتفاقات جهانی پس از این خبر می پردازیم:
1. تمام گرگ ها، کفتار ها و شغال های جهان پس از شنیدن این خبر ساعاتی را در شوک بودند و پس از در آمدن از شوک رسما اعلام کردند که می خواهند به علف خواری روی بیاورند. البته این تصمیم به دلیل کمبود علف در جهان باعث اعتراض علف خواران جهان شد و نماینده ی علف خواران از عربستان سعودی به دلیل انتشار این خبر شکایت کرد.
2. دو سوم عناصر داعش پس از شنیدن این خبر از شدت خنده، از سه نقطه جر خوردند و یک سوم باقی مانده سر به بیابان نهادند.
3. تمام روباه های جهان خواستار حذف صفت((مکار)) از اسمشان شدند. آن ها سخاوتمندانه این صفت را تقدیم عربستان سعودی کردند.
4. چندی از قبایل بومیان جنگل های آمازون که به تازگی با تکنولوژی و زندگی مدرن آشنا شده بودن، بلا فاصله بعد از شنیدن خبر، گوشی های خود را خوردند و تصمیم گرفتن در همان جنگل بمانند و به شکار گراز بپردازند.
5. چندی از سران کشور های افسرده ی جهان، طی پیامهایی جداگانه از عربستان سعودی به خاطر بالا بردن سطح شادی و خنده در کشورشان تشکر کردند.
6. تمام مدارس نوبت صبح عربستان به مدت یک هفته تعطیل شدند.
7. ویروس آنفولانزای h1n1 خود را به سازمان بهداشت جهانی تسلیم کرده و خواستار اشد مجازات برای خود شده است.
خنده ی زیاد اجازه نمی دهد بیشتر از این پیش بینی کنم...
_______

منبع: افسران

  • افسر ولایی مهدی(عج)

یلدای مهدوی...

افسر ولایی مهدی(عج) | چهارشنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۴، ۱۱:۱۳ ب.ظ

افسران - دعا برای ظهور حضرت صاحب الزمان (عج) در شب یلدای مهدوی

پاییز فصل انقلاب فصل‌هاست تمام طبیعت متحیر و مغلوب بغض آسمان میشود.

فصل شاعرانه‌ای که با گریه‌ی ابر دل زمین را می‌برد، انتهای این دلدادگی شبی است بلند شب یلدا بلندترین شب عاشقانه‌هایی است که به یمن آمدن نو عروس سپید جامه زمستان به شادی گرد هم آمده، غزل‌های عاشقانه و نقل لیلی و مجنون میکنیم.

اما امسال شب یلدا مصادف شده با آغاز امامت امام مهدی(عج) که جهان در انتظار اوست و به یمن این تقارن، یلدای امسال یلدایی عاشقانه‌تر داریم.

کمپین اجتماعی عاشقان حضرت ولی‌عصر(عج) این روزها با هشتگ #یلدای-مهدوی در شبکه‌های اجتماعی شکل گرفته است.

کاربران فضای مجازی میتوانند با عوض کردن تصویر پروفایل خود و بازنشر طرح ها و پوسترهای #یلدای-مهدوی به جمع افرادی که در این کمپین شرکت کرده اند بپیوندند.

از : "فاما قیام سرخ"

  • افسر ولایی مهدی(عج)

بمیر ای مسلمان... !

افسر ولایی مهدی(عج) | چهارشنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۴، ۱۰:۵۴ ب.ظ

افسران - بمیر ای مسلمان...!

ﺑﻤﯿﺮ ﺍﯼ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ...!
بمیر ای سیاه پوست..!
ﻣﺮگ ﺗﻮ ﭼﯿﺰﯼ ﺍﺯ ﺩﻧﯿﺎ ﮐﻢ نمیکند ..!!!
تو جهان سومی هستی..!
حقوق بشر ،سازمان حمایت از حیوانات راه می اندازد!
و منور الفکرها برای کشتار سگ ها در شیراز کمپین ها تشکیل میدهند..!
و برای قربانی کردن گوسفندان در عید قربان ابراز نگرانی میکنند..!
اما تو بمیر...!
اینجا کسی بفکر تو نیست...!
اینجا از تفکر تو میترسند...!
ﺍﺯ ﻣﻨﺶ ﻭ ﺣﺮﯾﻢ ﺍﺧﻼﻕ ﺗﻮ ﻣﯿﺘﺮﺳﻨﺪ ...!
ﻣﯿﺘﺮسند "ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﺮ ﭘﺎﯾﻪ ﺍﺧﻼﻕ ﻭ ﺁﺯﺍﺩﮔﯽ" ﺗﻮ ، ﺩﯾﻮﺍﺭه ﻫﺎﯼ "ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﺮ ﭘﺎﯾﻪ ﺁﺯﺍﺩﯼ ﺟﻨﺴﯽ ﻭ ﺭﻭﺍﺑﻂ ﻏﯿﺮ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ" ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﻠﺮﺯﺍﻧﺪ...!
بمیرید...!
اما میدانم که نیک میدانید که امام آزادگان _همو که مرگ را بخاطر باورهایش به جان خریدید_ فرمود:
اگر بکشید مارا ،بیدارتر میشویم...!

ﺭﻭﺣﺘﺎﻥ ﺷﺎﺩ ...!
ﺭﺍﻫﺘﺎﻥ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺧﻮﺍﻫﺪ داشت...!

یاسر کیانی

  • افسر ولایی مهدی(عج)

همه چیز درمورد شیخ زکزاکی(رهبر شیعیان نیجریه)

افسر ولایی مهدی(عج) | سه شنبه, ۲۴ آذر ۱۳۹۴، ۰۱:۲۱ ب.ظ

افسران - ............

◄طبق آخرین اخبار رسیده هنوز شیخ زکزاکی شهید نشده‌اند ولی در واقعه روز گذشته به ایشان نیز تیراندازی شده است و نزدیک به چهار گلوله به ایشان اصابت نموده است و حال ایشان مساعد نیست.

افسران - یا الله یا غیاث المستغیثین...

آخرین تصویر رهبر شیعیان نیجریه

www.rajanews.com/new

  • افسر ولایی مهدی(عج)

عکس چهره کودکی پیامبر در فیلم محمد رسول الله

افسر ولایی مهدی(عج) | سه شنبه, ۲۴ آذر ۱۳۹۴، ۰۷:۴۶ ق.ظ

عکس چهره کودکی پیامبر در فیلم محمد رسول الله

عکس چهره کودکی پیامبر در فیلم محمد رسول الله

عکس چهره کودکی پیامبر در فیلم محمد رسول الله

عکس چهره کودکی پیامبر در فیلم محمد رسول الله

عکس چهره کودکی پیامبر در فیلم محمد رسول الله

پسری که نقش پیامبر را در “محمد رسول الله” ایفا کرد؛ تاکنون عکسی از بازیگر نقش کودکی پیامبر در «محمد رسول الله» منتشر نشده بود اما بالاخره بعد از مدت‌ ها اولین عکس از این بازیگر منتشر شد.

گردآوری: سایت تفریحی دز فان

  • افسر ولایی مهدی(عج)

نظر خبرنگار زن ایتالیایی درمورد نامه های رهبری به جوانان غربی

افسر ولایی مهدی(عج) | دوشنبه, ۱۶ آذر ۱۳۹۴، ۰۷:۰۶ ق.ظ

افسران - وقتی نامه‌ی رهبر ایران را خواندم احساس کردم پدری با فرزندانش سخن می‌گوید

«تیتزیانا چاواردینی» خبرنگار، تحلیل‌گر و انسان‌شناس ایتالیایی به خبرنگار مشرق درباره احساس درونی‌ و شخصی‌اش به عنوان یکی از مخاطبان نامه‌ی رهبر معظم انقلاب گفت:
««وقتی این نامه را می‌خوانم احساس می‌کنم پدری با فرزندانش صحبت می‌کند. این نامه بسیار صمیمانه است. من در نامه قبلی رهبر ایران درماه ژانویه هم این فرصت را داشتم که نظراتم را ابراز کنم و در رسانه‌های ایتالیا منتشر کردم».
درباره نامه اول رهبر انقلاب، این خبرنگار ایتالیایی گفته بود که این نامه در تاریخ ثبت و ماندگار خواهد شد: «این نامه در تاریخ ثبت خواهد شد. در حالی که بیشتر سیاستمداران اروپا تلاش می‌کنند با اسلام‌هراسی و خلق یک دشمن مشترک، سیاست‌های خود را توجیه کنند، این نامه (نامه اول رهبر انقلاب) ابتکاری بزرگ بود. آیت‌الله خامنه‌ای پرده‌های ابهام را که رسانه‌های غربی برای پوشاندن واقعیت اسلام بکار می‌برند، کنار زد و اسلام واقعی را معرفی کرد. من این نامه را یک نامه "تاریخی" می‌دانم چرا که پیام آن همیشه در تاریخ خواهد ماند.»

  • افسر ولایی مهدی(عج)

خاطره 51 (فراخوان حریم آسمانی) / چادر یعنی بیرق حسین...

افسر ولایی مهدی(عج) | يكشنبه, ۱۵ آذر ۱۳۹۴، ۰۴:۱۵ ب.ظ

پرچم حسین(ع) بدست عباس(ع) است و به سر زینب(س)!

اینجاست که کشف حجاب استراتژی دشمن میشود...!

چادر یعنی بیرق حسین(ع) ...

دختر سرزمین من!

به چادرت میخندند؟!!

به تاج بندگیت طعنه میزنند؟!!

بگذار تمام دنیا مسخره ات کنند!

خودت را...

چادرت را...

سیاه بودنش را...

چهره ی بدون آرایشت را...

می ارزد به یک لبخند رضایت مهدی فاطمه(عج)

مبادا دلسرد شوی خواهر...!

هیزم برای آتش غربت زهرا مباش...

که این روزها فاطمه بدجور غریب است...

ــــــ

مطلب از: آسمانی



منبع: (خاطرات ارزشی)khatereh313.blog.ir

  • افسر ولایی مهدی(عج)

خود گوییم، خود خندیم، به به چه هنرمندیم! / نظر رسایی درمورد تندیس ظریف

افسر ولایی مهدی(عج) | يكشنبه, ۱۵ آذر ۱۳۹۴، ۱۰:۱۴ ق.ظ

افسران - واکنش رسایی به "مجسمه ظریف"

حمید رسایی در واکنش به تندیس ظریف که تیتر اصلی روزنامه های امروز صبح را بخود اختصاص داده بود نوشت : امروز صبح به پیشنهاد اهل خانه، بعد از مدتها تصمیم گرفتیم که صبحانه پنیر خامه ای بخوریم. نان بربری تازه، کنار چای شیرین و یک ظرف پنیر خامه ای اشتهای ما را بیشتر کرده بود اما وقتی درب ظرف پنیر را باز کردم، نیمه خالی ظرف اشتهایم را کور کرد!

روی موبایلم، صفحه اول روزنامه های امروز را ورق زدم. اکثر روزنامه های دولتی، سر دیس ظریف را که نعمت زاده برایش ساخته و جهانگیری پرده برداری کرده، عکس یک صفحه اصلی خود کرده اند. یاد آن نثر ادبی که ضرب المثل فارسی شده، افتادم: خود گوییم، خود خندیم، به به چه هنرمندیم!

آقایان نعمت زاده و جهانگیری! کاش به جای این بازی های رسانه ای و مشغول شدن به "سر دیس" خودتان، کمی بر بازار نظارت می کردید تا با ظرف های "سر خالی" مردم را "سر کیسه" نکنند. باور کنید اگر برای مردم کار کنید، سر دیس هایتان خود به خود در قلب مردم ساخته می شود. شاید یادتان رفته ولی این توصیه رهبر انقلاب در ماه مبارک رمضان به شما بود: عمل صالح بهترین ذخیره‌ دوران مسئولیت هر فرد است. مردم در "قضاوت‌هایِ با فکر و تأمل و جمع‌بندی شده"، اشتباه نمی‌کنند بنابراین از اینگونه قضاوت‌هایِ مردم می‌توان فهمید که کدام مسئول صالح است و کدام نه.

دقیقا به همین دلیل، تندیسی که از ظریف در ذهن و دل مردم نقش بسته، زانو زدن حقیرانه وی مقابل امیر کشور بند انگشتی کویت است، وقتی التماس می کرد تا کویت واسطه شود، عربستان جنایتکار جنازه حجاج شهید ما را بازگرداند. اتفاقی که با یک نهیب رهبری تحقق پیدا کرد و تندیس غیرت و عزت ابشان در دل های مردم کشورمان ساخته شد.

سر دیسی که از ظریف در ذهن مردم ساخته شده آن زانو زدن است، نه این که شما خودتان گفتید و خندیدیم و کف زدید!

  • افسر ولایی مهدی(عج)

دیدگاه امام خامنه ای(مدظله العالی) در مورد مشکلات اقتصادی کشور

افسر ولایی مهدی(عج) | شنبه, ۱۴ آذر ۱۳۹۴، ۰۲:۴۹ ب.ظ

امام خامنه ای (مد ظله العالی) :
مشکلات کشور را تنها یک چیز حل میکند، آن هم عبارت است از نگاه به ظرفیّتهای درونی - که این ظرفیّتها هم بحمداللَّه بسیار است، بی‌شمار است - و استفاده‌ی از این ظرفیّتها به شکل حکیمانه. خوشبختانه مسئولین اقتصادی دولتی به این معنا توجّه کرده‌اند، به این نتیجه رسیده‌اند.راه برطرف کردن مشکلات اقتصادی کشور - حالا این بخش از مشکلات - نگاه به بیرون نیست، نگاه به برداشتن تحریم دشمن و مانند اینها نیست؛ خوشبختانه مسئولین اقتصادی کشور به این معنا توجّه کرده‌اند. راه آن این است که به درون نگاه کنند؛ ساخت درونی اقتصاد را تقویت کنند؛ این کار را بنا دارند بکنند و ان‌شاءاللَّه همین است که پیش خواهد رفت و در این توفیق پیدا خواهند کرد. به دشمن نمیشود چشم دوخت؛ از دشمن نمیشود انتظار داشت.

(farsi.khamenei.ir/sp)

ــــــــــ

بازنشر از وبلاگ قبلی خودم(23 بهمن 1392)

  • افسر ولایی مهدی(عج)

ریشوهای با ریشه / شهدای با ریشه

افسر ولایی مهدی(عج) | شنبه, ۱۴ آذر ۱۳۹۴، ۰۲:۳۴ ب.ظ

آی مادرا!

خیلی حال میده یه بچه خوشگل به دنیا بیارید!

تو کوچیکی همه جا از ادبش و تو بزرگی از اخلاق و صفا و صمیمیتش حرف بزنن!

خیلی حال میده به سنین جوانی که رسید وقتی نگاش کنین دلتون بره! خوشگل،خوشتیپ،شیک...

خیلی حال میده وقتی حرف ِ دین و ناموس و وطن میاد وسط، 
دیگه بی خیال همه چیز بگه می خوام برم و شما بگین خدا یارت مادر!

ولی از همه اینا باحال تر می دونید چیه؟

اینه که وقتی بعد چندین سال چشم انتظاری استخونای پسر خوشتیپتُنو 

بیارن،کفن ُبگیرید سمت آسمون و آروم بگید:

اللهُمَ تَقبَل مِنا هذا القَلیل ...!!!

  • افسر ولایی مهدی(عج)

خاطره 49 (فراخوان حریم آسمانی) / ببخشید خانوم، کفشتون خونی شده!

افسر ولایی مهدی(عج) | شنبه, ۱۴ آذر ۱۳۹۴، ۰۲:۰۷ ب.ظ

زن متعجب و سریع نگاهی به کفشش انداخت؛ اما اثری از خون نبود. یک لحظه فکر کرد حتماً این هم نوع جدیدی از متلکهای مردها است. هر روز که با لباسهای مد روز فشن تی وی، و جدیدترین و محرکترین آرایش صورت و مدل مو بیرون می آمد، خیلیها شهوانی و خیره نگاهش میکردند و بعضیها همه جور … . تا حالا همه جورش را شنیده بود، اما این یکی خیلی عجیب بود. عجیبتر از آن، ظاهر مرد بود؛ که بیشتر ناراحتش میکرد.

– مردک بی شعور! خجالت نمیکشی با این همه ریش و پشم؟! شما بسیجیها خودتون از همه بدترید، اون وقت ادعاتون گوش عالمو کر میکنه. تو اگه راست میگی…

مرد انتظار این برخورد را داشت؛ ولی حجب و حیایش در برخورد با نامحرمان، کمی دست پاچه اش کرده بود. اما موضوع خیلی مهم بود، مهمتر از آن که باعث شود مانند همیشه سرش را بیاندازد پایین و غوطه ور در افکار خودش، بی آنکه حتی حواسش را پرتِ دیگران کند، به راه خودش برود و به راه خودش بیاندیشد.

عزمش را جزم کرد تا حرفش را کامل کند. همانطور که زن داشت با عصبانیت به او فحش میداد، آرام و متین گفت:
“بهترین جوونهای این مملکت، وقتی داشتند جونشون رو فدا میکردند که دشمن پاش به این خاک دراز نشه، تو وصیتنامه هاشون مینوشتن: سیاهی چادر … .

فقط گفتم که بدونید کفشتون تا مچ رفته تو خونشون!!

زن هاج و واج داشت قامت مردی را نگاه میکرد که چند لحظه پیش از کنارش گذشته بود؛ ولی حالا دیگر چیزی نمیگفت و غرقِ فکر بود..

خواهرم!
حواست باشد نامحرم، نامحرم است...
چه آشنا باشد، چه غریبه...
چه فامیل باشد، چه پسرک در خیابان...

مواظب باشیم شرمنده شهدا و امام حسین(ع) نباشیم و در روز محشر با سربلندى در محضرشان حاضر شویم...

و یادمان باشد که

 شهدا امام زادگان عشقند

ــــــــــ

منبع: (خاطرات ارزشی)khatereh313.blog.ir

  • افسر ولایی مهدی(عج)

صحنه ی وداع با آبرو...

افسر ولایی مهدی(عج) | پنجشنبه, ۱۲ آذر ۱۳۹۴، ۰۶:۰۳ ب.ظ

دختر گفت : بشمار !

پسرک چشمانش را بست و شروع کرد به شمردن : یک ، دو ، سه ، چهار . . .
دخترک رفت پنهان شود !
آن طرفتر پسر دیگری را دید که گرگم به هوا بازی میکند ، برّه شد و با گرگ رفت . . .
پسرک قصه هنوز می شمارد . . .

دغدغه نوشت: با احتیاط بخونید... این پست لغزنده است... بس که، کلمه به کلمه باریدم و نوشتم...

میدونین منظورم چیه؟؟؟ خواهران و برادران گلم! مراقب خودتون باشید. دوستی های اینترنتی، عاقبت خوشی نداره. آنچه باقی می ماند، کوله باری از حسرت و پشیمانیست که باید بر پشت گذاشت و فرار کرد تا مبادا آبرویمان برود... مبادا دلی بشکنیم... دل شکستن هنر نیست...!

متوجه حرفم نشدین؟! کاری نداره. یه لیوان از کابینت بردار.
خب...
پرتش کن زمین...
خب...
شکست؟!
آره!
حالا ازش عذر خواهی کن!
ببخشید لیوان منظوری نداشتم... !!!
دوباره درست شد؟!
نه...
حالا متوجه شدی...؟؟!

این پست، تجویزی بود از جانب غیرت دینیم که نگران خواهران و برادران ارزشی و دینی خودش هست. امید است در دام های شیطان گرفتار نشویم...

ـــــــــــــ

بازنشر از وبلاگ قبلی خودم(دریچه انتظار)

  • افسر ولایی مهدی(عج)

خاطره 48 (فراخوان حریم آسمانی) / من و چادرم، دغدغه ها!

افسر ولایی مهدی(عج) | پنجشنبه, ۱۲ آذر ۱۳۹۴، ۰۵:۵۴ ب.ظ

مَن یک دخترم

اَز نوع چادُریَش

مَن خودَم را و خُدایَم را قبول دارم و این برایم اَز تمام دُنیا با اَرزش تر اَست

توی خیابان که راه میروم:

نَه نگران پاک شدن خَط خَطی هآی صورَتم هَستم

وَ نَه نگران مورد قبول واقع نَشدن

تنها دَغدَغِه ام عَقب نَرفتن چادرم هست و بس

مـــــَـــن ســـــاده امـــــــ

مــــــثـــل چـــــادرمــــــ

بـرای با من بودن باید ســـــاده بـــود

تــنــها هــمــیـــن...



منبع: (خاطرات ارزشی)khatereh313.blog.ir

  • افسر ولایی مهدی(عج)

خاطره 47 (فراخوان حریم آسمانی) / بی‌حجاب می‌مونم تا چشت در بیاد!!!

افسر ولایی مهدی(عج) | پنجشنبه, ۱۲ آذر ۱۳۹۴، ۰۵:۵۲ ب.ظ

این خاطره که میخوام بگم مربوط به اون زمانیه که گشتای بسیج به راه بود...

یک بزرگواری فرمانده تیم ما بود؛ جانباز بود و آزاده یه چشم نداشت یعنی دشمن از جا درش آورده بود.

خلاصه داستان از اونجایی شروع میشه که این فرمانده ما به یک دختر خانوم بی حجاب با کمال آرامش و احترام میگه دخترم حجابت رو درست کن.
دختره هم در کمال پر رویی و بی حیایی میگه: درست نمیکنم تا چشت درآد .
حاجی ما هم در جواب میگه : چشمم در بیاد حجابتو درست میکنی ؟
اونم میگه: آره
حاجی ما هم چشم مصنوعیش رو در میاره میگذاره کف دست دختر!
دختره هم انگار عزرائیل دیده باشه جیغ میزنه و الفرار …
جماعت که معرکه دختر رو میدیدند زدن زیر خنده…

خلاصه بسیجی برای برقراری حیا تو جامعه حاضره چشماشم دربیاره…

یا به قول بانو کنیز بی بی بی حرم،
بسیجی حتی جانش رو بدون اسم و رسم میده و میشه "شهید گمنام"

ـــــــــــــ

منبع: دریچه انتظار



منبع: (خاطرات ارزشی)khatereh313.blog.ir

  • افسر ولایی مهدی(عج)

خاطره 46 (فراخوان حریم آسمانی) / خاطراتی از شهید آقاسی زاده درمورد حجاب

افسر ولایی مهدی(عج) | پنجشنبه, ۱۲ آذر ۱۳۹۴، ۰۵:۵۰ ب.ظ

_ شاید نامحرم باشه 
حسن به من می گفت:
مادر جان! وقتی من و داداش خونه ایم، درست نیست شما و خواهرم درِ حیاط را باز کنید؛ یا من می روم یا داداش. شاید یک مردِ نامحرمی پشت در باشد؛ خوب نیست صدای شما را نامحرمی بشنود
خیلی حساس بود. با اینکه ما خودمان رعایت می کردیم؛ اما همیشه حواسش بود، مخصوصاً به خواهرش.
(شهاب، ص ۵۶٫)

_ نخواستیم بابا، دکتر نخواستیم!  
در کانادا که درس می خواند، برای معاینه پیش دکتر رفت. آقای دکتر گفت باید داخل اتاق مخصوص رفته و لباس هایش را در بیاورد. حسن وارد اتاق که شد، فهمید مسئولیت معاینه را یک خانم پرستار برعهده دارد. سریع از اتاق زد بیرون.
دکتر تعجب کرده بود. حسن برایش توضیح داد که ما از نظر مذهب خودمان برای ارتباط با نامحرممحدودیت هایی داریم تا زمانی که ضرورتی پیش نیاید، معاینه توسط نامحرم جایز نمی باشد.
آخرش هم گفت: اگر این طوری می خواهید معاینه کنید، همان بهتر که معالجه نشوم!
(شهاب، ص۵۶-۵۷٫)

_ نگاه یا گناه؟
هر خانواده ای برای خودش رسمی و رسومی دارد. ما قبل از عروسی، مراسمی زنانه برگزار می کنیم که معروف است به پاتختی. خانم ها جمع می شوند و در حضور عروس و داماد جشن می گیرند.
مراسم شروع شده بود؛ اما هر چه اصرار می کردیم، داخل خانه نمی آمد! به شوخی گفتم: همه که تو را نمی شناسند، شاید فکر کنند عیب و ایراد داری!
قبول نمی کرد، نمی توانست روبروی آن همه نامحرم بنشیند. جلوی در ایستاد.
می گفت: همین کفایت می کند.
(شهاب، ص ۶۷)

_ لباس زنانه جلوی چشم نامحرم 
همسرش می گوید: خیلی به حجاب اهمیت می داد. می‌گفت: حجابتان حتماً همراه مقنعه باشد. موقعی که برای خرید وسایل سر عقد به بازار رفتیم، به جای اینکه دنبال لباس عروس و آینه و شمعدان برویم، ابتدا برای من مقنعه خریدند.
وقتی منزل مادرشان زندگی می‌کردیم، تأکید داشت با نامحرم صحبت نکنید.
دفعه اول که با اخلاق ایشان آشنا نبودم، لباس ها را در حیاط خانه که محل رفت و آمد بقیه بود، پهن کرده بودم. ایشان خیلی ناراحت شدند و گفتند: لباس های رنگی را بیرون پهن نکن.
من هم لباس‌ها را شب پهن می‌کردم، یا چادر رویشان می‌کشیدم.

_ جوراب بپوشید!!!
زمانی چهره اش در هم می‌رفت که خلاف شرعی می‌دید. اگر موهای یکی از خانم‌های بستگان بیرون بود، خودش را طوری نشان می‌داد که متوجه می‌شدند، او از این وضعیت ناراحت است و گاهی هم تذکر می‌داد.
در مجلس اگر یکی از محارمش بدون جوراب بود، می‌گفت: بروید جوراب بپوشید، اینها صحیح نیست.
وقتی بچه‌های نابالغ می‌آمدند، به خانم ها می‌گفت: خودتان را بپوشانید.

(شهاب، ص ۶۷)

ــــــــــــــ

منبع: خانه حجاب(khaneye-hejab.blogfa.com)



منبع: (خاطرات ارزشی)khatereh313.blog.ir

  • افسر ولایی مهدی(عج)