دریچـ ـهـ انتـ ــظار

مطالب روز سیاسی، فرهنگی، مذهبی و هنری

دریچـ ـهـ انتـ ــظار

مطالب روز سیاسی، فرهنگی، مذهبی و هنری

دریچـ ـهـ انتـ ــظار

در طبیعتــــــ رازی نهفته استــــــ؛
راز شکوفاییـــــــ،
بهاری دیگــــــــر،
راز سبز انتظــــــار...
شاعر: امین کوهـــــرو(نیما.آ)
____________________________
چشمها را بر دریچه ی انتظار پلک نمی زنم.
اشکها در بستر گونه ها سرود دلتنگی سر می دهند.
آن سوی وسعت بارانی دل آفتاب یاد تو جاریست.
ساحل ماسه ای دستانم هنوز از عشق تو نمناک است.
نیلوفران خیس از شرم نگاه شعر شادی زمزمه می کنند.
نبض زمان نفس نفس میزند از حسرت دیدارت .
آغوش سرد دشت روزهاست گرمی عشق تو را منتظر است.
بیا که غروب دیگر از غربتش به تنگ آمده است.
بیا دیگر…
اللهم عجل لولیک الفرج...
___________________________
ای رزمنده ای که در فضای سایبری می جنگی؛
برای فشردن کلید های کامپیوتر، وضو بگیر
و با نیت قربة الی الله قلم بزن
بدانکه تو مصداق «و ما رمیت اذ رمیت...» هستی
تو در شب های تاریک جبهه سایبری،
از میدان مین گناه عبور میکنی...
مراقب باش!
به اهل بیت و شهدا تمسک کن!
بصیرتت را بالا ببر که ترکش نخوری!
رابطه خودت را با خدا زیاد کن...
با اهل بیت یکی شو...
و در این راه گوش بفرمان ایشان و مخصوصا رهبرت باش...
وقتی با وضـو پشت کیبورد بنشینی، و بسم الله بگویی
دستانت دیگر در اختیـار خودت نیست ...
می شود وسیله ای برای نوشتن حرف حقی که باید گفته شود
دیگر از گناه فاصله میگیری ، بوی نامحرم را نمیشنوی !
این وضو قدرتی به قلمت می دهد که قلب را سوراخ کند
و به عمقش برود و به دل برسد
جایی که فقط با حرف حق است که می لرزد ...
چهار ستون دل که لرزید ، حرف حق کارش را کرده ...
حالا دیگر نوبتِ دل است که وضو بگیرد ...
بسم الله بگوید و پشت کیبورد بنشیند
و دوباره مُوس را تکان دهد...

پیام های کوتاه
پیوندها
آخرین نظرات

۱۹ مطلب در آبان ۱۳۹۴ ثبت شده است

خاطره 41 (فراخوان حریم آسمانی) / به کمک مادرم چادری شدم...

افسر ولایی مهدی(عج) | شنبه, ۳۰ آبان ۱۳۹۴، ۰۴:۲۲ ب.ظ

من توی یه خانواده نیمه مذهبی بزرگ شدم یعنی مادرم تا وقت ازدواجش هیچ وقت چادر سر نمیکرده اما بعد از ازدواجش خودش کم کم متوجه شده که چادر چه نوع پوششیه و خودش اونو انتخاب کرده.

وقتی برای مادرم از خاطرات حجاب تعریف می کردم ، مامانم بهم نگاه کرد و گفت: تو هم وقتی بچه بودی همیشه درباره امام زمان (عج) ازم سوال می پرسیدی منم جواب میدادم...

  • افسر ولایی مهدی(عج)

با حجاب شدن دوستم را برای شما میگم :

این دوست من از نظر ظاهری خیلی اوضاعش خراب بود. من تا چند ماهی باهاش بودم تا شاید کمال همنشین در او اثر کرد!

فقط تونستم نماز خونش کنم. گفتم خب خدارو شکر نماز خون شده. دیگه دیدم جز نماز چیزی روش اثر نذاشته یکی و دو ماهی ازش غافل شدم که امروز بعد از یکی و دوماه دیدمش. اول نشناختمش ولی برام آشنا میزد. خودش پا شد اومد کنارمو بهم لبخند زد. منم بهش لبخند زدم. بعد چشاش پر اشک شد و منم لبخندم محو شد و با کمی نگران و تعجب بیشتر بهش نگاه کردم. خودشو انداخت بغلم. دیگه خیلی خیلی تعجب کردم. با خودم گفتم این دیگه کیه که این قدر بامن احساس راحتی میکنه؟؟؟

بعد که حرف زد و گفت : من آدم شدم، بیتا آدم شد! فهمیدم که ای دل غافل! این دختر خانم چادریه و بی آلایش، بیتا خانم سوسوله!

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

JAVANENGHELABI - HEJAB 25

ـــــــــــــــــــــــــــــــ

خب منم خیلی تحویلش گرفتم. بعد از بغلو بوسیدنو تبریک گفتن قضیه با حجاب شدن رو ازش پرسیدم...

  • افسر ولایی مهدی(عج)

پابوس حضرت...

افسر ولایی مهدی(عج) | شنبه, ۳۰ آبان ۱۳۹۴، ۰۴:۱۹ ب.ظ

یکی از رفیقام بهم گفت: رفیق؟!

یعنی ما لیاقت داریم جز 313 یار امام زمان باشیم؟!!

 یه لبخند زدم و با شرمندگی گفتم :

ما جز 25 میلیون زائر کربلا هم نیستیم !!!

 

.

.

.

.

 

پ.ن: از ازل تابه ابد خون خـــــدا را عشق است

پر زدن تا حرم قرب خـــــــــدا را عشق است

جبرئیل آمده ازعرش چنین می گوید

شب جمعـــــــــه حرم کرببلا را عشــــــــــق است
ــــــــــــ
  • افسر ولایی مهدی(عج)

شعری با تمام حروف الفبا برای خدا / حسین پناهی

افسر ولایی مهدی(عج) | شنبه, ۲۳ آبان ۱۳۹۴، ۱۲:۰۵ ب.ظ

حسین پناهی - وبلاگ دریچه انتظار

«شعری با تمام حروف الفبا برای خدا»
خیلی جالبه...با تمام حروف الفبا یه مصرع شعر خطاب به خدا گفته.
شعر هم خیلی قشنگ و پر معناست

(ا) الا یا ایها الاول به نامت ابتدا کردم
(ب) برای عاشقی کردن به نامت اقتدا کردم
(پ) پشیمانم پریشانم که بر خالق جفا کردم
(ت) توکل بر شما کردم بسویت التجا کردم
(ث) ثنا کردم دعا کردم صفا کردم
(ج) جوانی را خطا کردم زمهرت امتناع کردم
(چ) چرایش را نمیدانم ببخشا که خطا کردم
(ح) حصارم شد گناهانی که آنجا در خفا کردم
(خ) خداوندا تو میدانی سر غفلت چه هاکردم
(د) دلم پر مهر تو اما چه بی پروا گناه کردم
(ذ) ذلالم داده ای اکنون که بر تو اقتدا کردم
(ر) رهت گم کرده بودم من که گفتم اشتباه کردم
(ز) زبانم قاصر از مدح و کمی با حق صفاکردم
(س) سرم شوریده میخواهی سرم از تن جدا کردم
(ش) شدی شافی برای دل تقاضای شفا کردم
(ص) صدا کردی که ادعونی خدایا من صدا کردم
(ض) ضعیف و ناتوانم من به در گاهت ندا کردم
(ط) طلسم از دل شکستم من که جادو بی بها کرد
(ظ) ظلمت نفس اماره که شکوه بر صبا کردم
(ع) علیمی عالمی بر من ببخشا که خطا کردم
(غ) غمی غمگین به دل دارم که نجوا با خدا کردم
(ف) فقیرم بر سر کویت غنی را من صدا کردم
(ق) قلم را من به قرآن کریمت مقتدا کردم
(ک) کتابت ساقی دلها قرائت والضحی کردم
(گ) گرم از درگهت رانی نمی رنجم خطا کردم
(ل) لبم خاموش و دل را با تکاثر آشنا کردم
(م) مرا سوی خود آوردی از این رو من صفا کردم
(ن) نرانی از درگهت یا رب که الله راصدا کردم
(و) ولی را من تو می دانم تورا هم مقتدا کردم
(ه) همین شعرم به درگاهت قبول افتد دلم را مبتلا کردم
(ی) یکی عبد گنهکارم اگرعفوم کنی یارب غزل را انتها کردم

زنده یاد حسین پناهی

  • افسر ولایی مهدی(عج)

خاطره 39 (فراخوان حریم آسمانی) / ازدواج با خوشگل ترین دختر تهران!

افسر ولایی مهدی(عج) | شنبه, ۲۳ آبان ۱۳۹۴، ۱۱:۲۵ ق.ظ

روی صندلی نشستم و گفتم: لطفا موهامو کوتاه کوتاه کنید، فکر کنم موی کوتاه خوشگلترم می کنه، از موی بلند خسته شدم! خانم آرایشگر خنده تلخی کرد و گفت: منم از هر چی خوشگلیه خسته شدم!

جمله سنگینی بود، خانمی کارش آرایش کردن و زیبایی باشه، بعد بگه از خوشگلی خسته شده!؟ اصلا مگه می شه کسی از زیبایی بدش بیاد؟!
خوب، سر حرف باز شد و بعد از چند دقیقه معلوم شد که چرا یک خانم آرایشگر از زیبایی بیزار شده، زیبایی، بلای زندگی تنها برادرش شده که مثل فرزندش اونو بزرگ کرده و حالا این برادر خسته و افسرده، با کار، خودشو غرق کرده.
همین که اولین دسته از موهای بلندم را قیچی زد، گفت: چند سالی بود که به برادرم می گفتم که باید ازدواج کنه و تشکیل خانواده بده، اما زیر بار نمی رفت تا این که شرط گذاشت که زن زندگیش باید خوشگلترین دختری باشه که تا حالا دیده!

  • افسر ولایی مهدی(عج)

بیانیه تهیه کننده برنامه فیتیله

افسر ولایی مهدی(عج) | دوشنبه, ۱۸ آبان ۱۳۹۴، ۱۱:۲۱ ب.ظ

بیانیه تهیه کننده برنامه فیتیله

دوستان و همراهان گرامی

در تاریخ 94/08/15 در برنامه فیتیله نمایشی پخش شد که باعث آزرده خاطر شدن عده ای از عزیزان مخاطب گردید در این باره نکات زیر را به استحضار می رساند:

1-سابقه فعالیت گروه فیتیله گواه این ادعا است که اقوام و طوایف ایران همواره مورد احترام بوده و این گروه هیچگاه به خود اجازه نمی دهد به ایشان توهین یا جسارتی روا نماید.

2- اصالت بازیگران اصلی این برنامه از اقوام اصیل ایران همچون آذری ، گیلک و لر بوده و هیچگاه به خواستگاهی که از آن بر آمده اند توهین نمی کنند.

  • افسر ولایی مهدی(عج)

خاطره 37 (فراخوان حریم آسمانی) / بخاطر یک پسر فوق مذهبی چادری شدم!

افسر ولایی مهدی(عج) | دوشنبه, ۱۸ آبان ۱۳۹۴، ۰۵:۰۵ ب.ظ

قصه ی چادری شدن من فقط یک کلمه است ، یک کلمه که دنیایی از حــرفه…
عاشـق شدم.
حتما میگید عاشق خدا یا ائمه اطهار (س)…
نه!
من عاشق یه پسر مذهبی نه ؛ فـوق مذهبی شدم…

پسری که در جلسات فرهنگی دانشـگاه به من کـمک کرد تا کرسی های آزاد اندیشی رو برگــزار کنیم اما خودش میگفت هیچوقت فکرشم نمیکرد یه روز کنار من باشه به عنوان شوهرم!
هیچکدوم از اهالی خانوادم چـادری نبودن!
مادرم قبلا بود و کنار گذاشـته بود و توجیه ایشان هم این بود که دیگه دوره ی چادری بودن نیسـت و با مانتو هم میشـود حجاب داشت!!!

  • افسر ولایی مهدی(عج)

خاطره 71 (فراخوان 1 = 1 + 1) / بیماری که عاشق بود...

افسر ولایی مهدی(عج) | شنبه, ۱۶ آبان ۱۳۹۴، ۰۱:۳۱ ق.ظ

شب هنگام درِ اورژانس، با صدای وحشتناکی همچون فیلم های کابویی توسط چند نفر باز و بسته شد و روی تختی دختر جوانی را با حالت بسیار آشفته به داخل اورژانس آورده و بیماررا مستقیم به انتهای اورژانس بردند.

چون من مریض داشته و در حال معاینه بیماریی بودم، پزشک دیگری بالای سر آن دختر رفت و به درمانش پرداخت. اما سر و صدای بیمار واضطراب غیرمعمولی همراهان، پزشک را مجبور کرد به ویزیتهای مجدد از وی مبادرت کند و نهایتا مجبور شد با تجویز آمپول آرام بخش بیمار را تا مدتی آرام کند ولی این پایان داستان نبود...

  • افسر ولایی مهدی(عج)

ظهور به شرط تشنگی!

افسر ولایی مهدی(عج) | جمعه, ۱۵ آبان ۱۳۹۴، ۱۱:۱۲ ب.ظ

انتظار، دریچه انتظار،

حضرت مهدی(عج): اگر شیعیان ما به اندازه یک لیوان آب تشنه ما بودند

ما ظهور می کردیم...

  • افسر ولایی مهدی(عج)

رنگ شب

قاصــــــدک منتظر | چهارشنبه, ۱۳ آبان ۱۳۹۴، ۰۲:۳۶ ب.ظ
افسران - زیبایی تو چادر است
تازه می فهمم چرا مشکیست رنگ چادرت
ماه را تاریکی شب آنقدر جذاب کرد

  • قاصــــــدک منتظر

solimani-modafean

فرمانده نیروی قدس سپاه در جمع مدافعان حرم تاکید کرد: دفاع شما فقط از حرم حضرت زینب (س) و حضرت رقیه (س) نیست؛ دفاع از حریم گسترده ای است، دفاع از حریم اسلام است و دفاع از حریم اهل‌بیت و انسانیت است.

این روزها در حالی تحولات در عرصه میدانی سوریه به نفع ارتش و دولت این کشور رقم می خورد، که با افزایش حضور مستشاران ایرانی شهرهای مختلف کشورمان شاهد تشییع شهدای مدافع حرمی است که برای حراست از حریم اهل بیت(ع) و حفاظت از امنیت ملی و جلوگیری از کشیده شدن ناامنی به داخل ایران، عازم سرزمین شام شده اند.

در همین حال هفته گذشته سردار قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در جمع تعدادی از مدافعان حرم با اشاره به اهمیت حضور این نیروها در سوریه و عراق، خاطراتی نیز از شهید مصطفی صدرزاده که روز تاسوعا در سوریه به شهادت رسید، بیان می کند.

به نوشته مهر، متن کامل این سخنرانی به شرح زیر است:

« هرکسی در این جمع حضور پیدا کند برای او یک افتخار است و دلیلش هم این است که شما یک ویژگی های برجسته ای دارید و آن اینکه اولا برای خدا هجرت کرده‌اید.

  • افسر ولایی مهدی(عج)

ارتباط کشف حجاب دو بازیگر زن با شبکه جم + عکس

افسر ولایی مهدی(عج) | سه شنبه, ۱۲ آبان ۱۳۹۴، ۱۱:۲۹ ب.ظ
casf-hejab-jc-mouood.ir
صدف طاهریان و چکامه چمن ماه، بازیگرانی که این روزها نام شان را زیاد می شنویم. بازیگران نه چندان مطرحی که با خروج از کشور و انتشار تصویر بی حجاب خود نام شان را بر سر زبان ها انداختند.

در ابتدا طاهریان که با بازی در نقش های دو و سه هیچ وقت در سینمای ایران چندان مطرح و نام آشنا نبود، با انتشار ویدئویی در اینستاگرامش به مخاطبان بهت زده ای که در ابتدا فکر می کردند صفحه این بازیگر هک شده، درباره تصاویری که با پوشش غیرمتعارف از خود در صفحه شخصی اینستاگرامش منتشر کرده بود، تاکید کرد که صفحه اش هک نشده و برای همیشه از ایران خارج شده است.

این بازیگر بعدا در جایی گفته بود به زودی در یک گفتگو فساد موجود در سینمای ایران را علنی می کند! بازیگری که به گفته همکارانش هیچ تحصیلات آکادمیکی نداشته و برای ضبط هر پلان، رکورددار برداشت بوده و همه عوامل را خسته می کرده و معلوم نیست از طریق کدام تحصیلات یا مدرک از کدام آموزشگاه بازیگری پایش به عرصه سینمای ایران باز شده، می خواهد از فساد سینمای ایران بگوید.

این بازیگر زن سینمای ایران با بازی در فیلم «سلام بر عشق» پایش به سینما باز شد و بعد از آن در «پس کوچه های شمرون» و «عصر یخبندان» نیز نقش های کوتاهی داشت.

بعد از گذشت چند روز از این اتفاق، چکامه چمن ماه هم که در خارج از کشور به سر می برد و در یکی دو ماه اخیر عکس های تقریبا نامفهومی از خود در اینستاگرام منتشر می کرد، یکباره تصویری بدون حجاب و با پوشش نامتعارف از خود منتشر کرد تا داستان کشف حجاب بازیگران زن سینمای ایران به سریال تبدیل شود و همین سریالی شدن، ماجرای گمانه زنی ها را درباره علت دقیق این مسئله افزایش دهد.

  • افسر ولایی مهدی(عج)

باهام دوست میشی؟!

افسر ولایی مهدی(عج) | يكشنبه, ۱۰ آبان ۱۳۹۴، ۰۹:۳۸ ب.ظ


بسم الله الرحمن الرحیم
ﺳﻼﻡ. ﺑﻨﺪﻩ ﯾﻪ ﭘﺴﺮ 4 ﺳﺎﻟﻪ ﺩﺍﺭﻡ؛ ﺩﯾﺮﻭﺯ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺳﻮﺍﺭ ﻣﺘﺮﻭ ﺷﺪﯾﻢ. ﯾﻪ ﺧﺎﻧﻢ ﺑﺪﺣﺠﺎﺏ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﺎ ﭘﺴﺮﻡ، ﭘﺴﺮﻡ ﺍﺧﻢ ﮐﺮﺩ ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺖ ﺷﻤﺎ ﺯﺷﺘﯽ! ﻫﻤﻪ ﺑﺮﮔﺸﺘﻦ ﺳﻤﺖ ﻣﺎ.
ﺧﺎﻧﻢ ﮔﻔﺖ ﭼﺮﺍ ﻋﺰﯾﺰﻡ؟! ﭘﺴﺮﻡ ﮔﻔﺖ ﺑﺮﻭ ﺍﻭﻧﻮﺭ!
ﺧﺎﻧﻢ ﮔﻔﺖ: ﭼﯿﮑﺎﺭ ﮐﻨﻢ ﺑﺎﻫﺎﻡ ﺩﻭﺳﺖ ﺷﯽ؟
ﮔﻔﺖ ﺧﻮﺷﮕﻞ ﺷﻮ !!!
ﻫﻤﻪ ﻭﺍﮔﻦ ﺯﻭﻡ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻥ ﺭﻭﯼ ﻣﺎ؛ ﺧﻮﺩﻡ ﺗﻌﺠﺐ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ، ﻭﻟﯽ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﮕﻔﺘﻢ.
ﮔﻔﺖ ﭼﯿﮑﺎﺭ ﮐﻨﻢ ﺧﻮﺷﮕﻞ ﺷﻢ ﺑﻼ؟!
ﭘﺴﺮﻡ ﮔﻔﺖ ﻣﺜﻞ ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﺷﻮ! ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺭﻭ ﻟﺒﺎﯼ ﺧﺎﻧﻮﻣﻪ ﻣﺎﺳﯿﺪ.
ﯾﻪ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﻣﻦ ﮐﺮﺩ، ﺑﻬﺶ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺯﺩﻡ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ ﺷﻤﺎ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺯﯾﺒﺎﺗﺮﯼ ﻗﻄﻌﺎً؛ ﺍﻣﺎ ﻓﻄﺮﺕ ﺑﭽﻪ ﮐﻪ ﭘﺎﮐﻪ ﺍﯾﻨﻄﻮﺭﯼ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻩ! ( ﺑﻪ ﮔﺮﺩﯼ ﺻﻮﺭﺗﻢ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﮐﺮﺩﻡ‏)
ﺣﻮﺍﺳﻢ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮ ﺧﻮﺩﺷﻮﻧﻮ ﺟﻤﻊ ﮐﺮﺩﻥ؛ ﺧﺎﻧﻮﻣﻪ ﻣﺼﻨﻮﻋﯽ ﺩﺳﺘﺸﻮ ﺑﺮﺩ ﺑﻪ ﺷﺎﻟﺶ! ﭘﺴﺮﻡ ﮔﻔﺖ ﮔﻮﺷﻮﺍﺭﺗﻮ ﺑﮑﻦ ﺯﯾﺮ ﺭﻭﺳﺮﯾﺖ!
ﺑﺎﻭﺭ ﻧﻤﯿﮑﻨﯿﻦ ﭼﻪ ﺟﻮﯼ ﺑﻮﺩ. ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺣﯿﺮﺕ ﺍﻧﮕﯿﺰ ﺑﻮﺩ ﻓﻀﺎ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﻣﺘﻌﺠﺐ ﺑﻮﺩﻥ.
ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮﯼ ﺍﻭﻥ ﻃﺮﻑ ﺗﺮ ﺑﺎ ﻟﺞ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﺷﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ ﺑﭽﻪ ﻫﺎﺷﻮﻧﻢ ﮐﺮﺩﻥ ﮔﺸﺖ ﺍﺭﺷﺎﺩ، ﺣﺎﻝ ﺁﺩﻣﻮ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻣﯿﺰﻧﻦ.
ﺍﻣﺎ ﮐﺴﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﮕﻔﺖ.
ﺧﺎﻧﻮﻣﻪ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﺷﻮ ﺟﻤﻊ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﭘﺴﺮﻡ ﮔﻔﺖ ﺣﺎﻻ ﺑﺎﻫﺎﻡ ﺩﻭﺳﺖ ﻣﯿﺸﯽ؟!
ﭘﺴﺮﻡ ﺑﻪ ﻣﻦ ﮔﻔﺖ ﻣﺎﻣﺎﻥ ﻣﻨﻮ ﺑﺸﻮﻥ ﺭﻭﯼ ﭘﺎﺕ ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻧﻤﻪ ﺑﺸﯿﻨﻪ جای من ﺧﺴﺘﻪ ﻧﺸﻪ.
ﺧﺎﻧﻤﻪ ﺩﻟﺶ ﺿﻌﻒ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻧﺸﺴﺖ ﻭ ﻧﺎﺯﺵ ﮐﺮﺩ.
ﭘﺴﺮﻡ ﮔﻔﺖ ﺟﺎ ﺑﻬﺖ ﺩﺍﺩﻡ ﻣﻨﻮ ﺩﻋﺎ ﮐﻦ! ( ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺘﻢ ﺗﻮ ﻣﺘﺮﻭ ﻭ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﺑﻪ ﻫﺮﮐﺲ ﺟﺎ ﺑﺪﯾﻢ ﺑﺮﺍﻣﻮﻥ ﺩﻋﺎ ﻣﯿﮑﻨﻪ، ﺍﯾﻨﻮ ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﺧﺎﻧﻮﻣﺎ ﻣﯿﮕﻪ ...‏)
ﺧﺎﻧﻤﻪ ﮔﻔﺖ ﺗﻮ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ ﺩﻋﺎ ﮐﻨﯽ ﻭ ﺑﻬﺶ ﺷﮑﻼﺕ ﺩﺍﺩ!
ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﺣﺎﻟﺶ ﻋﻮﺽ ﺷﺪ، ﺭﺍﺳﺘﺶ ﺧﻮﺩﻡ ﻫﻢ ﺑﻐﺾ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ ...
ﺍﻣﺎﻡ ﻋﻠﯽ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻣﯿﻔﺮﻣﺎﯾﻨﺪ: ﻫﺮﮐﺲ ﺍﻣﺮ ﺑﻪ ﻣﻌﺮﻭﻑ ﮐﻨﺪ ﺑﻪ ﻣﻮﻣﻦ ﻧﯿﺮﻭ ﻣﯽ ﺑﺨﺸﺪ ﻭ ﻫﺮﮐﺲ ﻧﻬﯽ ﺍﺯ ﻣﻨﮑﺮ ﻧﻤﺎﯾﺪ ﺑﯿﻨﯽ ﻣﻨﺎﻓﻖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﮎ ﻣﺎﻟﯿﺪﻩ ﻭ ﺍﺯ ﻣﮑﺮ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺍﻣﺎﻥ ﻣﯽ ﻣﺎﻧﺪ.
ان شاٱلله که بتونیم از آمران بمعروف و ناهیان از منکر باشیم  .
منبع: ﮔﺮﻭﻩ ﺧﻮﺍﻫﺮﺍﻥ ﺟﻨﺒﺶ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﯾﯽ "ﺣﯿﺎ "

__________

منبع فراخوان: خاطرات ارزشی

  • افسر ولایی مهدی(عج)

دفترچه گناهان یک شهید 16 ساله...

افسر ولایی مهدی(عج) | يكشنبه, ۱۰ آبان ۱۳۹۴، ۰۱:۰۸ ق.ظ

دریچه انتظار - دفترچه گناهان یک شهید 16 ساله

دفترچه گناهان یک شهید ۱۶ ساله !!!
در تفحص شهدا ، دفترچه یک شهید 16 ساله که گناهان هر روزش را می نوشت پیدا شد.
گناهان یک هفته او اینها بود :
شنبه : بدون وضو خوابیدم .
یکشنبه : خنده بلند در جمع .
دو شنبه : وقتی در بازی گل زدم احساس غرور کردم .
سه شنبه : نماز شب را سریع خواندم .
چهارشنبه : فرمانده در سلام کردن از من پیشی گرفت .
پنجشنبه : ذکر روز را فراموش کردم .
جمعه : تکمیل نکردن 1000 صلوات و بسنده به 700 صلوات .
راوی که یکی از بچه های تفحص شهدا بوده می نویسد :
دارم فکر می کنم چقدر از یک پسر شانزده ساله کوچکترم...

  • افسر ولایی مهدی(عج)

ماجرای راننده تاکسی و رژ لب مسافر!

افسر ولایی مهدی(عج) | شنبه, ۹ آبان ۱۳۹۴، ۰۱:۱۰ ق.ظ

زن و شوهری داخل تاکسی شدند. پس از دقایقی راننده تاکسی به مرد گفت: به خانومتون بگید رژش را عوض کند؛ من از این رنگ خوشم نمی آید!

مرد عصبانی شد. یقه ی راننده را گرفت. چندین فحش نثار راننده کرد و به او گفت چرا به ناموس مردم نگاه میکنی. مگه خودت ناموس نداری؟ رنگ رژ خانوم من به تو چه ربطی داره؟

راننده لبخندی زد و گفت: اگر به من ربطی نداره پس برای کی آرایش کرده؟ اگر برای شما بود که در خانه این کار را میکرد!

مرد یقه ی راننده را ول کرد و خشمش را فرو برد. بعد یک دستمال به همسرش داد تا رژش را پاک کند
منبع: دخترک چادر به سر

جهت ارسال خاطرات حجاب، چادر، امربه معروف و نهی از منکر و ... به سایت زیر مراجعه نمایید

فراخوان حریم آسمانی(خاطرات حجاب و چادر)

  • افسر ولایی مهدی(عج)